کتاب شهر فرنگ اثری از ایرج کلانتری است.میلیونها آدم وجود دارند با نوشته ها و اعمال خود هر روز و هر روز بر خطهای و مرزها و مظاهر زشت و ناپسند تاریخ خط منکرمی شود. تا آتشی که در واقعیت وجود دارد همواره مورد تهدید قرار گرفته است، آتش واقعی را که هر انسان به اسم دردها و شادیهای خودش و به اسم دردها و شادی های تمام آدم ها به پا ساخته است . یک دفعه ی دیگر و دست کم واسه ی مقداری لحظه شعله ور کند . آلبرکامو هیچ وقت این آتش همانند امروز در صورت تهدید خاموشی نبود است. هیچ هنگام نیاز و ارزش انسانی این گونه راحت به تمسخرر گرفته نشده است. وقت و دوران و زمان شگفتی می باشد. بوی پوسیدگی و از بین رفتن بینی را آزارد می دهد...