مشت خدا نوشته فردریک فورسایت
کتاب فوق پیرامون مردی است که ده دقیقه از عمرش باقی مانده بود،می خندید. سبب خنده اش داستانی بود که دستیارش (( مونیک جامین ))، به هنگام رانندگی و بردن او از دفتر کارش به خانه وی برایش تعریف می کرد. شب 22 مارس 1990 و هوا سرد و بارانی بود
برای خرید کتاب مشت خدا کلیک نمایید